علیاصغر محکی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد بر لزوم باز تعریف رویکردهای علمی در ایران و ضرورت پیوند میان دو نهاد علمی و فرهنگی حوزه و دانشگاه، تأکید کرد و گفت: وقتی سخن از وحدت حوزه و دانشگاه به میان میآید، بهطور طبیعی دو رویکرد و نگرش مختلف در ذهن اساتید و دانشمندان این دو حوزه نقش میبندد. این دو حوزه هرکدام دارای ویژگیهای خاص خود هستند؛ دانشگاهها به علوم عقلی و استنتاجات منطقی و تجربی اتکا دارند، در حالی که حوزههای علمیه بیشتر بر علوم نقلی، مانند متون دینی و تاریخی، تأکید دارند. این تفاوت رویکرد، زمینهای برای طرح بحثهایی میشود که ممکن است در ابتدا به نظر بیاید که میان این دو نهاد علمی یک شکاف غیرقابل عبور وجود دارد.
محکی با اشاره به جایگاه اسلام در فلسفه علم، این اختلافات را از منظری گستردهتر و معنویتر تحلیل نمود و افزود: نگاه اسلامی به علم، نگاهی جامع و متعالی است که بهدنبال ارتباط میان علم، اخلاق و معنویت است. از نظر اسلام، هدف از علمآموزی نهتنها شناخت جهان مادی، بلکه دستیابی به حقیقت و سعادت انسان است.
علم اسلامی فراتر از مرزهای مادی
مدرس دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: رویکرد علمی دانشگاهها که عمدتاً به مطالعه و شناخت هستی از منظر علمی، مادی و تجربی محدود است، نمیتواند پاسخگوی نیازهای معنوی و روحی انسانها باشد، چراکه بر اساس مبانی دینی، علم باید بهگونهای باشد که با وحی ارتباط داشته باشد و به تعالی فردی و اجتماعی کمک کند.
محکی با بیان اینکه علم در جهانبینی اسلامی، علاوه بر عوامل مادی، بر مبانی غیرمادی نیز تأکید دارد، گفت: این نگاه به علم باعث میشود که نهادهای علمی در کشورهای اسلامی باید از روشها و رویکردهای علمی خود بهگونهای استفاده کنند که به ابعاد مادی و نیز به ابعاد معنوی و اخلاقی انسان پاسخ دهند.
چالشها و رویکردهای وحدت حوزه و دانشگاه
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران بیان داشت: وحدت حوزه و دانشگاه باید فراتر از پیوندهای سیاسی و عاطفی باشد.
وی چهار رویکرد عمده در خصوص وحدت میان حوزه و دانشگاه را، وحدت معرفتی، وحدت ایدئولوژیک، وحدت ساختاری و وحدت مبتنی بر تقسیم کار برشمرد و در خصوص وحدت معرفتی گفت: این رویکرد به دنبال پیوند روششناختی میان دو حوزه است، و این نوع وحدت بین حوزه و دانشگاه منوط به یکسانسازی روشهای علمی این دو نهاد نیست، چراکه روشهای علوم انسانی و اسلامی باید بهگونهای در کنار هم قرار گیرند که ویژگیهای خاص هرکدام حفظ شود. بهویژه در سالهای اخیر، انتقادات زیادی به روشهای غربی در علوم انسانی مطرح شده است که این انتقادات توسط اندیشمندان خود غرب نیز تأیید شده است. از این رو، تفکرات جدید مانند روشهای کیفی و هرمنوتیک بهتدریج جایگزین روشهای تجربی و کمی شدهاند.
محکی وحدت ایدئولوژیک را، از منظر دینی قابل قبول دانست و گفت: اگر هر دو نهاد حوزه و دانشگاه به اصول اساسی همچون خدامحوری و معادباوری پایبند باشند. در چنین شرایطی، امکان وحدت ایدئولوژیک میان حوزه و دانشگاه وجود دارد. اما که اگر این وحدت بخواهد به عرصههای سیاسی کشیده شود، منطقی و عملی نخواهد بود.
مدرس دانشگاه علوم اسلامی رضوی در خصوص وحدت ساختاری توضیح داد: در دهههای اخیر، شاهد نزدیکی ساختاری میان حوزه و دانشگاه بودهایم. بهویژه در زمینههای آموزشی و پژوهشی، نهادهای حوزوی بهطور فزایندهای به فضای دانشگاهی راه یافتهاند و بخشهایی از سازمانهای دانشگاهی در حوزههای علمیه پیادهسازی شدهاند. این وحدت ساختاری بهویژه در حوزههای علمی و پژوهشی بسیار مفید بوده است.
محکی با بیان اینکه در وحدت مبتنی بر تقسیم کار، دانشگاهها وظیفه تولید علم و حوزهها وظیفه هدایت این علم در جهت ارزشها و اخلاق را بر عهده دارند، به نقد این دیدگاه پرداخت و گفت: وحدت حوزه و دانشگاه نباید به یک تقسیم کار ساده محدود شود. بلکه باید پیوندی مستمر و تعاملی میان اساتید حوزه و دانشگاه برقرار باشد که در آن، هر دو نهاد بهطور همزمان در تقویت بنیه علمی، اخلاقی و معرفتی یکدیگر تأثیرگذار باشند.
نگاه فراتر از روششناسی
وی اذعان داشت: بحث وحدت حوزه و دانشگاه بهطور خلاصه و سطحی قابل حل نیست و نیازمند تفکر عمیق و رویکردی جامع است. در این میان، تنها روششناسیها و ساختارهای علمی بهتنهایی نمیتوانند این وحدت را تحقق بخشند، بلکه نیازمند بازتعریف و پیوند میان اهداف علمی و دینی در راستای تعالی انسان و جامعه هستیم.
محکی در پایان یادآور شد: این وحدت نهتنها به نفع نهادهای علمی، بلکه بهطور کلی به نفع جامعه و جهان اسلام خواهد بود، در این مسیر، حوزه و دانشگاه باید هر دو در کنار یکدیگر بهدنبال اهداف علمی و معنوی باشند تا نه تنها در حل مسائل علمی، بلکه در ارتقای اخلاقی و معنوی انسانها نیز نقشآفرینی کنند.
نظر شما